تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین- فاطمه فاطمی: روح کلی مناجات این است که بگوید انسان فکر نکند طلبی از خدا دارد، هیچ انسانی حتی انبیاء و اولیا طلبی از خداوند ندارند، لذا اولا با مختصر عبادات بر خدا منت نگذارید و ثانیا با مختصر مشکلاتی از کوره در نروید و به اندک رنجی با خدا قهر نکنید.

فلسفه مناجات علم است به اینکه انسان طلبی از خدا ندارد/انسان لحظه به لحظه محتاج دعاست

به گزارش قدس آنلاین، با توجه به قرار گرفتن در ماه شعبان المعظم که ادعیه و اوراد بسیاری برای بهره مندی از برکات آن مورد تاکید قرار گرفته است، در گفتگویی با عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم به بررسی چرایی توصیه دین به دعا و دستاوردهای آن پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 

چه رابطه ای میان مناجات و دعا با زندگی آدمی وجود دارد که در روایات و سخن بزرگان بر آن بسیار تاکید و سفارش شده است؟

دعاها همچون معدن هستند به عنوان مثال در کنار معدن طلا خاک های طلااندود و آمیخته با خاک نیز وجود دارد، عده ای آن خاک را برداشته و ذره هایی از طلا می یابند اما انسان فرصت شناس می کوشد به لایه های عمیق معدن نفوذ کرده و اصل طلا را بیابد!

دعاها و مناجات ها همچون مناجات شعبانیه سراسر بیان عظمت الهی و رابطه صحیح انسان با دستگاه ربوبی را تصویر می کند، اما متاسفانه ذهن ما به سبک درس های مدرسه ای و حوزوی عادت کرده یعنی حجم مطالب برای ما مهم است در حالی که فضای معنویت اینگونه نیست، در آنجا تعلیم و تعلم در رجوع به خود است و انسان در این رجوع به خود، باید چیزهایی را ببیند نه اینکه صرفا بداند.

این مناجات ها و ادعیه باعث می شود که انسان همه چیز را ببیند به عنوان مثال زمانی انسان برای آنکه بداند در یک اتاق چه چیزی است از پشتِ در نظر می دهد و پیش بینی می کند اما وقتی که وارد اتاق شد با روشن کردن چراغ به چشم می بیند همه آنچه را در آنجا وجود دارد و با دیدن، دیگر جای بحثی باقی نمی ماند چون واقعیت به عینه دیده می شود.

 

آیا دعا فقط برای طلب حوائج و ضامنی برای اجابت آنها است؟

ما در دستگاه الهی هیچ طلبی نداریم، از عدم به وجود آمده ایم و از نعمات الهی بدون منت بهره مند شده ایم و در ازای آن از ما عمل صالح و انسانیت طلب شد که این نیز به نفع خود ما است.

از این رو، روح کلی مناجات این است که بگوید انسان فکر نکند طلبی از خدا دارد، هیچ انسانی حتی انبیاء و اولیا طلبی از خداوند ندارند، لذا اولا با مختصر عبادات بر خدا منت نگذارید و ثانیا با مختصر مشکلاتی از کوره در نروید و به اندک رنجی با خدا قهر نکنید و نیز اگر زمانی به شما توفیق کار خیری داده شد، دیگری را تحقیر نکنید و خودتان گرفتار عجب و غرور نشوید، خوشحال باشید و شاکر بر نعمت های الهی اما نه به این معنا که دیگری را تحقیر کنید چه بسا خداوند خیری به شخص دیگری داده که شما از آن بی خبرید.

 

دعا و درخواست از خدا دز زندگی چه ضرورتی دارد و از چه باب آدمی به آن نیاز دارد؟

انسانی که در ته چاه است برای نجات چه باید بکند؟ مگر نه آن است که تنها راه نجات او طنابی است که از بالا برایش فرستاده شود و نیز شخصی که طناب را می کشد باید قدرتمند و قابل اطمینان باشد و انسان در چاه محکم به ریسمان چنگ بزند!

لذا انسان لحظه به لحظه محتاج دعا است چراکه همه انسان ها در چاه افتاده اند اما به کوچکترین خوشی و ناخوشی فراموش می کنیم که خداوند ریسمان را آماده کرده و فقط می گوید آن را بگیر و به من اعتماد کن.

 

آیا دعا محدود به زمان گرفتاری ها یا ناخوشی ها است یا خیر ما در هر زمان نیازمند دعا هستیم؟

خیر، اینگونه نیست ما همیشه مشکلات را به مادیات محدود می کنیم و هرگز نمی اندیشیم که لحظه های از دست رفته با دلبستگی های دنیا، خود بزرگترین مشکل است، ما حتی در خوشی ها به دلبستگی های خود گرفتار می شویم آنهم به پست و مقام و پول و ثروت. به عبارت بهتر اینکه انسان فکر کند دردی ندارد، خود درد بزرگی است.

 

تمسک آدمی به دعا به عنوان ریسمان الهی به ویژه در فرصت های مهیایی همچون ماه شعبان المعظم چه ره اوردی برای سبک زندگی دارد؟

بر اساس تعریف زندگی پاسخ این سوال فرق می کند، اگر زندگی را وقت کشی و احساس خوشی بدانیم، شعبان فرصتی خاص نیست بلکه حتی با دیده ضرر هم به آن می نگریم یعنی دعا و تفکر و تذکر مزاحم ما محسوب می شود!

اما اگر بنا شد زندگی این باشد که انسان لذتِ واقعی ببرد در عین اینکه به فردا نیز نظر دارد، در این صورت بدون دعا نمی توان سبک زندگی را پیش برد چراکه مایه اصلی تفکر و تذکر در آن است.

ما بعضا بر این باوریم که رسیدن به یک دستاورد، عالی ترین نقطه زندگی است و بهتر و بالاتر از آن چیزی نیست اما کافی است که فضای دوران ظهور را در نظر آوریم آنگاه شدت عسرت و رنج کنونی خود را درمی یابیم چه از جهت معنوی چه فرهنگی، رفاهی و اقتصادی.

اینجا است که از دعا و معرفت مبنادار امام زمان (عج) غفلت نمی کنیم و ارتباط با امام زمان (عج) لحظه های ما را نورانی می کند و زندگی، شادی معنوی به انسان می بخشد نه شادی و سرخوشی بی پایه.

اما اینکه سیستم های تربیتی و آموزشی و رسانه ای چقدر توانسته اند بین شادی های حقیقی و نوع کاذب آن تمایز قائل شده و به مردم منتقل کنند باید گفت نارسایی هایی دیده می شود چراکه به عنوان مثال در سیستم های تبلیغی ما شعار بر شعور و احساس بر عقل غلبه دارد و بیش از اینکه محتوا عرضه شود شعر ارائه می شود.

امید است از جایی شروع شود و این فضای غلط و روند اشتباه را به برکت ماه شعبان و میلاد بابرکت امام عصر (عج)، ماهی قرار دهیم برای آمادگی تشرف به ماه مبارک رمضان و در مهمانی خدا بیش از دعا که در جای خود لازم است به مضامین دعاها و کاربردی کردن آن در زندگی خود توجه داشته باشیم که البته برای تحقق این مهم ضرورت دارد کارشناسان حوزه های مختلف، نحوه کاربردی کردن این مضامین را در زندگی بررسی کنند.

انتهای خبر/

 

 

 

 

 

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.